توجه

وبلاگ خبری سفره قبل از هر چیز خود را جزو گروه یا جناحی ندانسته و کاملا بی طرف است و از هیچ ارگانی حمایت نمی شود .

وبلاگ خبری سفره . در روزهایی که شاهد صف بندی هایی جناحی که در کشور برای انتخابات آتی مجلسشورای اسلامی و خبرگان رهبری و حتی ریاست جمهوری هستیم برخی از حرکات و صحبت های منتشر شده از گروه های هما ( هواداران محمود احمدی نژاد ) و گروه های طرفدار حسن روحانی رییس جمهور ( اعتدال ) اکبر هاشمی ( اصلاحات ) و گروه های دوم خرداد و مجمع روحانیون مبارز و برخی از سران فتنه از یک سو و برخی از گروه های مردمی و مسجدی و جناح های دیگر و حتی مذهبی و برخی گروه های ملی در خارج از کشور که برخیشان مزدوران خاىنی هستند نشان از آن دارد که رویکرد ایران به صفحه دیگری در حال رقم خوردن است . از یک طرف وضعیت نا مطلوب اقتصادی مردم ایران که دولت یازدهم بر خلاف قول های انتخاباتی نتوانسته بود به آن عمل کند تا به قولی آبروی از دست رفته ایران در مجامع جهانی و فرهنگ غربی و ضد دینی در ایران باعث شده است تا نا رضایتی گروه ها و جناح ها را به همراه داشته باشد . گروه های مردمی عموما خواستار رفع رکود اقتصادی بوجود آمده در کشور ناشی از عدم تولید که باعث این موضوع شده دارد و از طرفی دیگر گروه ها خواستار احیای دوباره آبروی ایران عدم سازش با آمریکا و اسراییل و همینطور وضع اسف بار عفاف و حجاب در ایران دانست . دولت در قبال مسایل اقتصادی خود را مسیول ندانسته و تاکید کرده است که همه مشکلات متعلق به دولت دکتر احمدی نژاد است . این در حالیست که هنوز مسىله آبروی جهانی ایران را هنوز کسی پیگیر نشده و مسىله حجاب هم به دست فراموشی رفته و البته حرکت های خود جوش مردمی در تهران که با استقبال نیروی انتظامی همراه بود !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! هم نتوانسته جلوی آن را بگیرد . در روز در چند صفحه کشف حجاب فیس بوکی شاید روزانه نزدیک به 1000 دختر خود کشف حجاب می کنند که البته تا الان روند کاهشی داشته و 15000 نفر به این کار پیوستند . حالا ما در جامعه مان دیگر نمی توانیم دختر را از زن تشخیص داده و حتی در دورترین دهات های ایران روابط دختر و پسر کاملا مشهود است . این را به عینه دیده ایم و حالا شاید باید منتظر آن باشیم تا سال آینده اولین شوو لباس زن ایرانی برگزار باشد . بگذریم اما این مطالب بی ارتباط با موضوع نیستند . مهم ترین خواست همه گروه ها این است 1- جلوگیری از ورود زنان بی حجاب در شهر ها و برخورد با خاطیان 2- تلاش برای رابطه با جهان دیگر !!!!! 3- حل و فصل اقتصادی و مفاسد اقتصادی 4- برخورد با ارگان های خاطی از جمله سازمان سنجش و آموزش کشور در رابطه با ممنوعیت ورود دختران چادری در امتحانات کنکور 5- باز سازی ادارات دولتی و پاک کردن افراد سود جو . اما به نظر می رسد بعد از قسم های چند روز قبل رییس جمهور در باره تکرار نشدن دوران تلخ دولت های نهم و دهم !!!!!! و واکنش علی اکبر جوانفکر به این موضوع حال باید دانست که صف چینی های سیاسی به کجاها کشیده می شود . ما حدسی زدیم که بر پایه آن . طبق 9 سال پیش اکثر مردم در انتخابات آینده مجلس و ریاست جمهوری طرف رقیبان دولت که معمولا سنبلی به اسم دکتر محمد احمدی نژاد را دارند را می گیرند البته ایشان طرفدارانی در اصول گرایان دارند و حمایت هم می شوند اما آنطور که ایشان رفتار دارند مشخص است انتخابات بعدی بسیار جدی و شاید رخداد هایی فراتر از آنچه در سال های گذشته انقلاب دیده ایم به وقوع بپیوندد . البته گروه های دیگر اصول گرا گفته اند  در صورت کناره گیری جناب دکتر مشایی از پیش دکتر احمدی نژاد از ایشان حمایت خواهند کرد ولی آنچه به نظر می رسد اصول گرایان دیگر اشتباه انتخابات 92 را تکرار نخواهند کرد و در صورت جمع بندی نشدنشان این دکتر احمدی نژاد است که حمایت خواهد شد البته از گزینه های احنمالی دیگر قاعدتا باید جناب دکتر زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس و همچنین کسانی همچون کوچک زاده سعید جلیلی قالیباف و حتی از گزینه احتمالی سپاه پاسداران نیز گفت . ولی از سوی دیگر در طرف اصلاحات کسی مثله هاشمی رفسنجانی که سیاستمداری کار کشته است سعی دارد دوباره اصلاح طلبان را به کمک سید محمد خاتمی و ناطق نوری عضو جدید از سال 88 جمع کنند . البته این احتمال می رود که ناطق نوری را برای هدایت مجلس نماینده خود بکنند و معمولا حربه ی احتمالی آنان خرد کردن چهره اصول گرایان است . البته هنوز شایعاتی مبنی بر اینکه دکتر روحانی با هاشمی همکاری نمی کند شنیده می شود ولی شنیدن کی بود مانند دیدن !!! حال اصلاح طلبان می دانند که خاتمی چهره محبوبی ندارد و بعید می دانند از طرف شورای نگهبان احراز شود به این دلیل در پی این خواهند بود تا ناطق نوری که در انتخابات سال 80 (2000) رقیب خاتمی بود و از طرف اصول گرایان حمایت میشد را به عنوان کاندید اصلی راهی مجلس کنند تا تصدی مجلس را از علی اردشیر لاریجانی رییس فعلی بگیرند . اصلاح طلبان پس از مجلس جنجالی ششم که در دست خودشان بود حالا می خواهند با این فرض که مجلس دهم از آنشان می شود آنرا پس از 12 سال باز پس گیرند . البته ما یک گروه دیگر را در نظر گرفتیم و برای آنها هم اسمی انتخاب کرده ایم گروهی که معلومم نیست طرفدار کدامیک اند ولی مسلما جدا از این دو گروه هستند . گروه دموکراتیک صلح !!!!! این اسم مطبوعاتیست که ما بر اساس رفتار این افراد آنرا مناسبشان دیده ایم که البته امیدواریم خوششان بیاید !!!!! . شامل افرادی همچون علی مطهری و محسن رضایی و البته افراد دیگر که اسم نبریم بهتر است . این گروه البته نگاهی به پیشرفت های فناوری جهان شرق و غرب دارند و البته شاید در صدد اقتصاد جدیدی باشند . این افراد معمولا در هر برهه ای از زمان جانب گروهی را می گرفتند . مطهری قبل از انتخابات 88 جانب احمدی نژاد و شش ماه بعد از منتقدان شد و در انتخابات سال 92 از حسن روحانی حمایت کرد . محسن رضایی که در انتخابات 84 و 88 رویکردی با اصلاح طلبان داشت هم اکنون سعی آن دارد خود را مردمی نشان دهد البته این دسته افراد گرایش بیشتری نسبت به اصلاح طلبان دارند و شاید آنها را هم اصلاح گرایان بنامیم بهتر است . این گروه به این دلیل دموکراتیک صلح نام گرفته اند که خود را حامی مردم می نامند و البته نیم نگاهی هم با صلح به آمریکا دارند . حالا باید دید در انتخابات پیش روی مجلس چه اتفاقاتی پیش می آید .

 

 

منبع : گروه وبلاگ خبری سفره                                                          www.soofreh.loxblog.com

 

 

 

 

 

منتظر نظرات سازنده شما بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد


برچسب‌ها:
ارسال توسط سید جمال الدین اسد آبادی

به گزارش نامه نیوز، روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت؛


عزم احمدی‌نژادی‌ها برای بازگشت آنقدر جدی است که مطمئن هستند دولت بعدی از آن آنهاست. به روحانی پیام دادند و با اطمینان گفتند که قسم‌هایش خوف‌انگیز است اما دولت بعدی برای آنهاست. روزشمار گذاشتند و گفتند 1110 روز دیگر دولت از آن «دکتر» آنهاست. خط و نشان‌شان تکلیف یک موضوع را اما به خوبی روشن کرد. مشخص شد که محمود احمدی‌نژاد نه تنها سودای بازگشت دارد که بلکه به انتخابات مجلس هم راضی نمی‌شود و تنها می‌خواهد به جایگاه قبلی‌اش بازگردد. اطرافیانش تلاش زیادی کرده بودند که نقشه‌شان لو نرود اما کمی شتابزده جلو رفتند. در یک سالگی دولت جدید نقشه شان لو رفت. حالا دیگر بازی «دوستی یا جدایی احمدی‌نژاد از مشایی»، «مراسم‌های کوچک و محلی برای احمدی‌نژاد» و «حضور او در مراسم‌های مختلف» روشن شد. تکه‌هایی از پازل بازگشت به پاستور که می‌خواهند طی 1110 روز باقی مانده آنها را کنار هم بچینند و از پله‌های پاستور بالا بروند. محمود احمدی‌نژاد می‌خواهد بازگردد به جایی که هشت سال حضورش در آن جا مشکلات متعددی را برای دولت یازدهم پدید آورده است. در این میان اما از همین حالا دولت را متهم کردند که قصد دارد در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری مشغول هدف‌گذاری‌های خاص است. دولت را متهم کردند که می‌خواهد جلوی بازگشت احمدی‌نژاد به جامعه را بگیرد. پروژه‌شان را به‌گونه‌یی جلو می‌برند که از همین حالا و در شرایطی که دولت مشغول حل مشکلات هشت سال اخیر است با شوک هدف‌گذاری در انتخابات بعدی مواجه کنند. تهدید و اتهام‌های وارد شده از سوی احمدی‌نژادی‌ها به دولت آن هم در یک سالگی این دولت آنقدر عجیب است که باور آن قابل قبول نیست.

نخستین واکنش و شاید افشا‌کننده اصلی این پروژه عبدالرضا داوری بود. مردی که اطمینان عجیبی دارد که شرایط به نفع آنان در حال جلو رفتن است. به گزارش خبرگزاری آریا، عبدالرضا داوری چهره رسانه‌یی نزدیک به احمدی‌نژاد و مدیرمسوول سابق روزنامه شهروند در دولت دهم در صفحه فیسبوک خود نوشت؛ آقای روحانی عزیز، به امید خدا شما دولت دوازدهم را به دکتر ما تحویل خواهید داد. ما تنها باید 1110 روز منتظر بمانیم.

کمی آن‌طرف‌تر علی اکبر جوانفکر، یکی دیگر از افراد نزدیک به محمود احمدی‌نژاد انتقادات تندی علیه رییس‌جمهور مطرح کرد. اظهارات تندی که از همین حالا رییس‌جمهور و همکارانش را مشغول برنامه‌ریزی برای انتخابات بعدی ریاست‌جمهوری دانست. وی با اشاره به قسم جلاله چند روز پیش رییس‌جمهور برای تکرار نشدن مشکلات هشت سال اخیر در کشور گفت: سوگند آقای روحانی بیش از هر چیز خوف‌انگیز به نظر می‌رسد و این نگرانی را در میان مردم و صاحبنظران سیاسی به وجود آورده است که آیا دولت یازدهم به عنوان مجری انتخابات، از هم‌اکنون سرگرم برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری‌های خاص در انتخابات آتی است؟ آیا می‌خواهد به هر قیمت ممکن از تحقق اراده و خواست مردم برای بازگشت دکتر احمدی‌نژاد به صحنه مدیریتی کشور جلوگیری کند؟ آیا سه بار سوگند جلاله رییس دولت یازدهم برای تکرار نشدن دوران مشعشع دولت‌های نهم و دهم، شائبه برنامه‌ریزی دولت روحانی برای منحرف کردن اراده و خواست واقعی مردم و خدای ناکرده دستکاری در آرای مردم را به اذهان عمومی متبادر نمی‌سازد.

توهم انتقام دولت از احمدی‌نژاد!

جوانفکر که خاطرات شیرینی از دوره مدیریت احمدی‌نژاد دارد در توضیح هدف طرح این پرسش‌هایش می‌گوید: طرح این پرسش‌ها از آن جهت حائز اهمیت است که خاطره شیرین دوران مدیریت دکتر احمدی‌نژاد با وجود سنگ‌اندازی‌های داخلی و خارجی از یک سو و ناکارآمدی و ناتوانی آشکار دولت یازدهم در اداره امور کشور با وجود همکاری و همراهی همه دستگاه‌ها از سوی دیگر، اینک اذهان مردم را معطوف به بازگشت مجدد دکتر احمدی‌نژاد به عرصه قدرت اجرایی کشور کرده است.

اظهارات آقای روحانی را می‌توان صف آرایی زود هنگام در برابر این مطالبه عمومی مردم تلقی کرد. او اما دستورهای اخیر روحانی برای بهبود شرایط کشور را «اشرافی» دانسته است و گفت: معلوم است که تا وقتی شاهد استمرار حاکمیت تفکر مدیریتی طبقه اشراف بر امور اجرایی کشور باشیم، شخصیت‌های ارزشمندی مانند دکتر احمدی‌نژاد با استفاده از دستگاه گسترده تبلیغاتی وابسته به دولت و جریان‌های سیاسی حامی آن، ترور شخصیت می‌شوند و تلاش مجدانه‌یی به عمل می‌آید تا از ظهور مجدد چنین شخصیتی در صحنه مدیریت عالی کشور جلوگیری به عمل آید. برهمگان مبرهن شده است که چه قلم‌ها، زبان‌ها و دست‌هایی به کار افتاده‌اند تا به نمایندگی از سوی دولت مستکبر امریکا و بالاخص رژیم صهیونیستی، از دکتر احمدی‌نژاد انتقام بگیرند.

 


برچسب‌ها:
ارسال توسط سید جمال الدین اسد آبادی
تعداد بازديد :  
تاريخ : جمعه 13 تير 1393برچسب:احمدی نژاد,زریبافان,

اعتماد نوشت: مسعود زريبافان، معاون احمدي‌نژادو رييس سابق بنياد شهيد گفت: من اصلا از آقاي احمدي‌نژاد خبر ندارم و اصلا با ايشان در ارتباط نيستم. آقاي احمدي‌نژاد رفيق چهل ساله من بود اما الان با هم در ارتباط نيستيم. من كاملا ارتباطم را با احمدي‌نژاد قطع كردم و همه جا هم گفتم كه تا وقتي برخي افراد كنار احمدي‌نژاد باشند، با او هيچ كاري ندارم. 

وي ادامه داد: اگر احمدي‌نژاد رسما اعلام كند كه اين افراد را كنار گذاشته است حتما از ايشان دوباره حمايت مي‌كنيم. اگر آقاي احمدي‌نژاد به خط سال ۸۴ برگردد سربازي‌اش را مي‌كنيم، نوكري‌اش را مي‌كنيم. اگر احمدي‌نژاد، احمدي‌نژاد سال ۸۴ باشد و سربازي صرف ولايت و نوكري صرف مردم برايش افتخار باشد ما هم سرباز احمدي‌نژاد هستيم. اما تا وقتي برخي عناصر دور او هستند كه ما معتقديم هيچ سنخيتي با ولايت ندارند كاري با احمدي‌نژاد نداريم. مگر روزي كه رسما اعلام كند كه از اين افراد جدا شده است. 


برچسب‌ها:
ارسال توسط سید جمال الدین اسد آبادی
تعداد بازديد :  
تاريخ : دو شنبه 15 ارديبهشت 1393برچسب:داشنجو,کامران دانشجو,احمدی نژاد,دانشگاه آزاد,جاسبی,

پایگاه خبری انصارحزب الله - کامران دانشجو را با حمایت‌هایش از احمدی‌نژاد، سرشاخ شدن با غول هفت سر دانشگاه آزاد و خارج کردن مدیریت این دانشگاه از سیطره ۳۰ ساله جاسبی و تیمش، انتصاب‌های جنجالی و انتقادات تند و تیز اصلاح طلبان از وی می‌شناسیم. اما بدون شک مهم‌ترین موضوعی که در ایام وزارت دانشجو رقم خورد، ورود جدی او به مسئله دانشگاه آزاد بود؛ اتفاقی که باعث تغییر اساسی معادلات دانشگاه آزاد و مشخص شدن تکلیف این نهاد بزرگ آموزشی کشور برای نخستین بار بعد از انقلاب شد.

به این بهانه با کامران دانشجو به گفتگو نشستیم؛ او هم سنگ تمام گذاشت و ناگفته‌هایی را گفت از احمدی‌نژاد، دوران وزارتش، دانشگاه آزاد و ...

*** 
ابتدا تشکر می کنیم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. آقای دکتر، برای ورود به بحث، می خواهم نظرتان را جویا بشوم در رابطه با سخنان آقای هاشمی رفسنجانی درباره دانشگاه آزاد.

اول باید درباره برخی کارهایی که درباره دانشگاه آزاد در زمان بنده انجام شد، توضیحاتی بدهم؛ اول اینکه دانشگاه آزاد از اریکه قدرت یک خانواده بودن خارج شد و تبدیل به دانشگاهی مثل سایر دانشگاه ها شد. دانشگاه آزاد از این که به آن به عنوان اموال یک خانواده نگاه شود به اموال ملت تبدیل شد. دانشگاه آزاد از ریاست دائم العمر بر اساس سلیقه یک نفر به ریاست انتخابی آن هم چهار سال یک‌ بار توسط شورای انقلاب فرهنگی تبدیل شد.

این ها کارهایی است که قدم به قدم با آن مبارزه شد و برایش مانع ایجاد می کردند. اما نهایتا دانشگاه آزاد از انحصار عده ای خارج و در قاعده قانونی شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت. حالا یک عده می آیند این قضیه را با حسینیه ارشاد مقایسه می کنند و خدای نکرده نظام ما را با نظام طاغوت مقایسه کنند، این ها حتی اگر مثال هم هست مثال های خیلی بدی است که آقایان می زنند. اتفاقا مقایسه دانشگاه آزاد و حسینیه ارشاد کاملا اشتباه است. چون شما آن زمان حسینیه ارشاد را می خواستید برای این که در خدمت ملت باشد. چون آن رژیم، رژیمی بود که در خدمت منافع خودش بود. ولی در دانشگاه آزاد ما به دنبال این بودیم که در خدمت ملت باشد، در حالی که عده ای می خواستند در خدمت منافع خودشان باشد و اتفاقا الحمدلله که نظام چنین اقتداری داشت که توانست چنین کاری بکند و این انحصار را بشکند. تابوهایی در این زمینه شکسته شد که سی سال نمی گذاشتندشکسته شود. شکسته شد تا به پویایی بیشتر همان دانشگاه آزاد بیانجامد.

در مسیر انحصارزدایی از دانشگاه آزاد چه کارشکنی هایی علیه این اقدام انجام شد؟

مرحله به مرحله کارشکنی شد. مثلا در مرحله انتخاب رییس جدید، بیش از ۲۷، ۲۸ گزینه را پیشنهاد کردند و فرزند یکی از اعضای هیئت امنا بدون اطلاع بنده که وزیر بودم اطلاع داده بود تا در جلسه ای بیایند و برنامه خود را ارائه کنند. حدود هفت ، هشت نفر آمدند و برنامه را ارائه دادند. چون همه نیامده بودند ، گفتند باید دوباره جلسه بگذاریم تا همه باشند. ما گفتیم شاید تا چند ماه دیگر نتوانیم همه را جمع کنیم. این کارها را می کردند که زمان بخرند. یا قول هایی را می دادند و هفته بعد زیر قولشان می زدند و بعد می گفتند نظرمان عوض شده است. حتی رییس هیئت امنای دانشگاه آزاد در جلسه ای به بنده گفت که تو یک "کُشتی سیاسی" را با ما آغاز کرده ای.

اما به هرحال این مهم بود که رییس دانشگاه آزاد عوض شد و رییس جدید به تایید شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و این یک روال همیشگی شد؛ الان هم برای آقای میرزاده همین روال پیاده شده و مدت محدود برای ریاست دارند.

من نمی دانم چگونه است که حکومت ۳۰ ساله چند خانواده براموال دانشگاه آزاد غصب محسوب نمی شود اما ریاست شخصی که در فرآیند قانونی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تایید شده، غصب به حساب می آید؟!

اصلا مال چه کسی بوده که غصب شده؛ اگر برای نظام است که خود نظام تصمیم لازم را درباره آن گرفته است اما این ها به دنبال این بودند که دانشگاه مال ماست، در حالی که زمین های دانشگاه آزاد از بودجه بیت المال تامین شده اند.

اما به قول معروف "آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت"؛ دانشگاه آزاد دیگر برای مردم است و شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره ریاست آن تصمیم گیر است. حالا اگر شما در آن شورا لابی می کنید، آن بحث دیگری است. در جاهای دیگر هم ممکن است لابی صورت بگیرد. ولی به هرحال دیگر این برای نظام است و از اریکه یک خاندان خارج شده و نمی تواند ریاست بی ضابطه و بر مبنای علایق شخصی یک فرد به مدت سی سال داشته باشد. آیا این غصب است؟ من نمی دانم این تکبر شاهانه از کجا نشئت می گیرد؟!

البته بی انصافی است که این نکته را درنظر نگیریم که خدمات دانشگاه آزاد و آقای جاسبی در طی سی سال کم سابقه است و دانشگاه آزاد مانند فرزندی بوده که از کودکی به جوانی رسیده است. اما این تغییر روال هم نیاز نظام و انقلاب بود.

جالب است که می گویند مدیریت دانشگاه آزاد از دست کسی که بنا به تکلیف در آن جا بود خارج شد و به کسی رسید که با علاقه به مجموعه آمده است. این ها به خاطر نگاه متکبرانه ای که دارند نمی فهمند که بالاترین عشق و علاقه، علاقه به تکلیفی است که فرد انجام می دهد. همه بچه هایی که به جبهه رفتند عشق به انجام تکلیف داشتند.

آقای دکتر شما در سال های وزارت خود گام هایی برای تحقق هدف اسلامی شدن دانشگاه ها برداشتید اما با موانع متعددی رو به رو بودید. حتی فکر می کنم در آن ایام، رییس جمهور از شما حمایت کافی را نکرد.

باید عرض کنم که آقای دکتر احمدی نژاد از بنده حمایت کرد. اما مسئله این است که من مثلا یک سطح حمایت بالایی را نیاز دارم. ولی ایشان در سطحی پایین تر حمایت کرد. به نظرم، شما به آن نامه رییس جمهور درباره تفکیک جنسیتی اشاره دارید. شب قبل از آن نامه، ایشان با من صحبت کردند. من داشتم همراه هیاتی به عراق می رفتم. شب تلفنی با من صحبت کردند و نظرات شان را درباره طرحی که در زمینه تفکیک جنسیتی در وزارت علوم ابلاغ شده بود به بنده گفتند. بعد ایشان گفتند فردا هم نامه ای در این زمینه برایت می فرستم. من گفتم دیگر چرا نامه می دهید؟ هر صحبتی هست اکنون بگویید. یا حداقل صبر کن که من تا پس فردا از عراق برگردم و بیشتر با هم صحبت کنیم و بالاخره به یک جمع بندی می رسیم و آن را من اجرا می کنم.ایشان نپذیرفت و من فردای آن روز در عراق متوجه شدم ایشان نامه ای به بنده داده اند و در آن گفته اند روش های شما علمی نیست. من هم در پاسخ نامه ای نوشتم و در آن نوشتم که سعی میکنم روش هایم را علمی کنم. روش هایی را به کار ببرم که هم شما و هم مراجع بپذیرید. به هرحال من دینم را از مراجع می گیرم نه از آقای x و y.

این نوع عملکردها از دکتر احمدی نژاد بی سابقه نبود. اکنون که حدود یک سال از مسئولیت شما در وزارت دولت احمدی نژاد می گذرد. در تناسب با دولت جدید، به احمدی نژاد چه امتیازی می دهید؟

به نظرم احمدی نژاد در طول هشت سال کاری کرد که در سی سال اینده من قائل نیستم هیچ رییس جمهوری بتواند انجام دهد. در بیست و هفت سال گذشته قبل از اقای احمدی نژاد هم نتوانستند بکنند . واقعا نمی توانند . احمدی نژاد به قدری انرژی داشت که قابل وصف نیست. احمدی نژاد بین مردم بودن را دوست داشت داشت با مردم بودن را دوست داشت نه بر مردم مسلط بودن را . اگر یک عده ای که اطراف ایشان قرار گرفتند و ایشان را استحاله کردند اجازه می دادند، احمدی نژاد اسطوره تاریخ ایران می شد. اتفاقا عده ای این را خوب فهمیدند و نگذاشتند که وی اسطوره شود. نگذاشتند به عنوان یک الگوی خدمت ، یک الگوی اجرایی اسطوره بشود. از اول هم یک عده میخواستند کارهای اجرایی ایشان رو لوث کنند. طرح هایی مثل مسکن مهر و ... را. دیدند این کار جواب نمی دهد. واقعیت همین بود که نوع فعالیت اجرایی احمدی نژاد این گونه بود که به دل می نشست. پس کارهای اجرایی ایشان را گذاشتند کنار و شروع کردن به حواشی پرداختن. عده ای از اطرافیان احمدی نژاد هم به این حواشی دامن زدند. دو سه سال آخر همه به اضافه دو سه نفر اطرافش با هم جمع شدند که احمدی نژاد اسطوره نشود. بعدا بالاخره خدا کند همه عاقبت به خیر بشوند.

به نظر شما می توان به احمدی نژادی منهای همین دوسه نفری که می فرمایید امید داشت؟ از این منظر می پرسم که عده ای معتقدند هنوز می توان برای ایستادن برابر جریان تمامیت طلب اصلاح طلب به احمدی نژاد نگاه داشت؟

البته من قائل نیستم که فقط احمدی نژاد می تواند جلوی این ها بایستد. منظور از ایستادن رقابت سیاسی است دیگر. همین دولت هم نیاز به آسیب شناسی دارد. به هرحال همه ما وظیفه داریم که اکنون که این دولت مشغول به کار است سعی کنیم شرایطی ایجاد کنیم که دولت بتواند خدمات رسانی مناسب تری را انجام بدهد. اما از نظر رقابت سیاسی میگویم.

ببینید در این انتخابات همان اتفاقی بر اصولگرایان افتاد که در شورای دوم بر اصلاح طلبان رفت. چطور شد که آقایان نیامدند یک نفر را انتخاب کنند. هر کس فکر کرد خودش رییس جمهور است و رقیبی در اصلاحات نمی دید. مردم هم که می بینند این ها به خودشان می پرند و سر همدیگر را می تراشند. این یک اشتباه تاکتیکی بود. از این اشتباه باید درس بگیریم و سعی کنیم که منسجم باشیم. سال ۸۴ هم، اصولگرایان نتوانستند به وحدت برسند. 

پس می توان گفت شما بیش از احمدی نژاد به ظرفیت اصولگرایان برای رقابت با جریان کارگزار و اصلاح طلبان امیدوارید؟

من خودم را در دایره اصولگرایی تعریف می کنم. التبه آن اصول گرایی را که شاخص هایش را حضرت آقا تعریف کردند. بالاخره این جناح های سیاسی که وجود دارد من خودم را در جناح اصول گرا تعریف می کنم و بسیار هم خوشحال هستم و به آن افتخار می کنم. به اعتقاد من اصول گرایی و بزرگان اصول گرایی باید بنشینند. بزرگان رده دارند دیگر. مثلا فرض بفرمایید آقای قالیباف و حداد و ولایتی دور هم بنشینند و بعد بگویند یکی از ما برود جواب نمی دهد.همه این ها بزرگانند. اما وقتی من می گویم بزرگان بنشینند منظورم بزرگان جریان های اصولگرایی مثلا جامعتین هستند. یک زمان وقتی جامعتین حرفی می زد حرف آخر بود . الان هم وقتی جامعتین حرف میزنه باید حرف آخر باشه . هر وقت این شد ما مسیر خودمان رو پیدا می‌کنم . باید مسیر درست را پیدا کنیم نه مسیر سلیقه ای را و نه تکلیف سلیقه ای را. جالب است همه تکلیف را در این می بینیم که [به عرصه] بیاییم. هیچ کس نمی گوید که گاهی نیامدن هم تکلیف است. گاهی انجام ندادن کاری تکلیف است همیشه که فقط آمدن تکلیف نیست . اگر این بشود من فکر می کنم اصول گرایی می تواند منشا خدمات موثرتری برای جامعه باشد. 

به نظر شما آیا می توان احمدی نژاد که خود را خارج از دایره اصولگرایی تعریف می کند را به اصالت خود بازگرداند؟

احمدی نژاد جایی نرفته که بخواد برگردد. [خنده] 

اما از یک جایی به بعد احمدی نژاد اعتقاد پیدا کرد که من همان مشایی هستم. و راه خود را از سایرین جدا کرد.

بله.اقای احمدی نژاد روزی در جلسه هیئت دولت فرمودند من مشاییم و مشایی منم . من آن جا دستم را بلند کردم و گفتم : من قائل به این نیستم که مشایی شما هستید .خیلی علنی گفتم که من اصلا قائل به این نیستم که مشایی شماست . مشایی هیچ وقت احمدی نژاد نیست، هیچ وقت احمدی نژاد نیست و ادبیات احمدی نژاد با ادبیات مشایی متفاوت است . ادبیات مشایی با ادبیات احمدی متفاوت است خلقیات مشایی با خلقیات احمدی متفاوت است. مردم داری مشایی با مردم داری احمدی نژاد متفاوت است . و حتی الگوی اجرایی احمدی نژاد با مشایی متفاوت است .انرژی احمدی با انرژی مشایی متفاوت است تحرک احمدی نژاد با تحرک مشایی متفاوت است .زکاوت احمدی نژاد با ذکاوت او متفاوت است . با این همه تفاوت چطور مشایی میتواند احمدی نژاد باشد . ایشان گفت من دارم این را می گویم. گفتم حتی خودتان هم این را بگویید ولی این نیست عزیزمن .

نگاه مردم به اقای احمدی نژاد به نگاه مردم به اقای مشایی متفاوت است. نگاه بچه حزب الله ها به اقای احمدی نژاد با نگاه آن ها به مشایی متفاوت است. نگاه حزب الله به احمدی نژآد، نگاه توده مردم به احمدی با نگاه توده مردم به مشایی متفاوت است .احمدی نژاد از جنس مردم بود از جنس مردم هست. نگاه مردم به احمدی نژاد از جنس خودشان بود این نگاه با نگاهی که به مشایی دارند متفاوت است. احمدی نژاد را کسی نظریه پرداز نمی خواست. کسی به احمدی نژاد نظریه پرداز رای نداد. مردم به احمدی نژادی رای داد که حرف دل آن ها را می زد . کسی که می گفت من برای شما نوکری میکنم. احمدی نژاد نیامده بود که برای مردم انسان کامل را تبیین کند . مردم به احمدی نژادی رای ندادند که بیاید دو ساعت سخنرانی در رابطه فلان موضوع فلسفی بکند.

البته من هم هنوز احمدی نژاد را دوستش دارم و هم به او احترام می گذارم. به خاطر کارهای اجرایی که کرد.و امیدوارم که بالاخره بتواند باز همان احمدی نژادی که ما می شناختیم بشود.همان احمدی نژادی که ملت می شناخت. همان احمدی نژادی که الگویش الگوی مناسبی باشد. 

آقای دکتر نکته آخر یا حرف دلی در پایان فرمایش تان دارید؟

بعضی نعمت ها را انسان دارد اما قدرش را نمی داند. مثل سلامتی که تا وقتی داری قدرش را نمی دانی. به محض این که از دست می رود قدرش را می دانی.اگه یک دولتی آمد و که اعلام کرد و عملا هم شما دید که درد دین دارد سعی کنید کمکش کنید .سعی کنید مسیرش را هموار کنید . انتظار است که جامعه ما آرمان خواه و آرمان گرا باشند. اما بد نیست به واقعیت ها هم نگاه کند و منطقی باشند.

اگر به عنوان یک آرمان گرا مطلبی را بگوییم که با واقعیت فاصله دارد، خدشه به شخصیت و آبروی انسان هاست. این که کامران دانشجو را در کلیپی با یک زن در آسانسور بالا و پایینش کنی و بعد بگویند در آن کلیپ کذایی شما در آسانسور بودی! آخر چنین چیزی به من می خورد؟ این است که می گویم قدرت تحلیل سیاسی باید بالا برود. حالا مثلا من در این باره باید وقت و نیرو بگذارم و بگویم این قضیه صحت ندارد ؟! جالب این است که در این قضیه نیروی انتظامی رفته بود گوش وبینی و شکل شناسی و ... و نهایتا گزارش از نیروی انتظامی به دست من رسیده بود که شخص حاضر این کلیپ به هیچ عنوان شما نیستی! من گفتم چه خوب شد که مرا از شک و شبهه بیرون آوردی!واقعا خداوند عاقبت همه ما را به خیر کند. 


منبع:خبرگزاری دانشجو  


برچسب‌ها:
ارسال توسط سید جمال الدین اسد آبادی
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 23 صفحه بعد